زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در برگشت به کربلا
شاعر : سید رضا مؤیّد
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : غزل
به کربلای تو، یک کاروان دل آوردم امـانـتی که تو دادی، به منـزل آوردم
کبـوتـران حــرم را ز چنگ صیــادان نجات داده و چون مـرغ بسمل آوردم
بجـز رقـیـه که از پا فـتاد پیـش سـرت تـمـام اهـل حــرم را به مـنـزل آوردم
شبی به محفل ویران ما سرت شد شمع حدیث ها من از آن شمع و محفل آوردم
به جرم اینکه سرت را به نیزه ها کردند ببین چه بـر ســر حکـام باطـل آوردم
حکـایت سفـرم از دل شکـسـته بپـرس کـزین سـفـر خـبـر فـتـح کـامل آوردم
اگـر به سلـسلـه بـستـنـد بـازوی مـا را حیات خصم تو را در سـلاسل آوردم
نظر به جـسـم کـبودم بکـن که دریابی تـنی رهـا شده از چـنگ قـاتـل آوردم
|